یادداشت/

پسته را به افسانه ها نسپاریم

  • شناسه خبر: 107805
پسته را به افسانه ها نسپاریم

مسعودی مورخ وجهانگرد قرن چهارم هجری قمری در کتاب مروٌج الذٌهب و معادن الجوهر نوشته است: «چون آدم ازبهشت بیرون شد مشتی گندم و سی شاخه از درختان بهشت همراه داشت که از آن جمله ده میوه پوست دار بود: از آن جمله بادام ، فندق ، پسته».

خانه » اقتصادی » پسته را به افسانه ها نسپاریم

به گزارش خانه خشتی، محمد ابن جریر طبری پیدایش پسته را با استقرار حضرت آدم در کره زمین هم زمان دانسته و نوشته است: گویند میوهایی که خداوند هنگام هبوط به آدم داد سی جور بود ده نوع میوه پوست دار،ده نوع میوه هسته دار وده نوع میوه بی پوست وبی هسته .میوه های پوست دار شامل :گردو، بادام، پسته و…، در تورات نیز از پسته سخن به میان آمده است. گفته شده است که یعقوب هنگام فرستادن فرزندانش به دربار یوسف حاکم مصر توصیه می کند که از محصولات سرزمین خود به عنوان ارمغان برایش ببرند. در زمره این پیشکش ها از عسل،کتیرا و پسته نام برده شده است .پسته با این قدمت و ارزش برنامه ریزیهای کلان می خواهد که ندارد!
آری هرگونه که بنگریم پسته گیاهی است که از دیرباز در نقاط مختلف ایران مورد کشت و پرورش قرار می گرفته است. جنگل های وحشی و خودروی پسته در ناحیه شمال شرقی ایران و نواحی هم مرز با ترکمنستان و افغانستان پیشینه ای باستانی دارد و تصور می رود که درخت پسته حدود ۴-۳ هزار سال قبل در ایران اهلی شده و مورد کشت و کار قرار گرفته است. سرخس را از قدیمی ترین مناطق کشت پسته می دانند. سابقه کشت پسته در دامغان ، سمنان و قزوین را به قرن هفتم هجری و در استان کرمان به قرن دوازدهم هجری نسبت می دهند. کشت پسته در سایر نقاط ایران سابقه ۲۰۰-۱۵۰ ساله دارد. علیرغم سابقه طولانی کشت پسته ایران ، پسته کاری در دهه های اخیر توسعه بیش از پیش فزاینده ای داشته است. موطن اصلی و قدمت درخت پسته در باره ی محل پیدایش پسته،منابع مختلف نظرهای گوناگون بیان می کنند:یک نویسنده فرانسوی آن را بومی ایران ، عربستان و سوریه دانسته است.
پسته به گونه ای با نام ایران زمین عجین شده است و آنقدر این رفاقت پیش رفت تا آن را به یک محصول استراتژیک برای کشور ما بدل کرد ولی افسوس که نه زمان با ما یار بود و نه زمانه از سویی قریب به اکثر کشورها که خاکهایی لم یزرع داشتند برای ما پسته کار شدند و چون مشکل شوری و خشکی آنچنانی نداشتند شدند رقیب ما.

پسته رفسنجان
اما آنچه امروزه جمعیت بسیار بالایی از کشور ما را که از همین محصول امرار معاش می کنند دلواپس کرده است عدم مدیریت درست در دادن مجوز و حفر چاههای غیر مجاز بیشمار از سویی ،افزایش آفات و بیماریها و عدم تاثیر به موقع و مناسب سموم از سویی ،افزایش بی محابای خشکی و شوری در مناطق پسته کاری به دلیل کاهش بیش از حد بارش و پایین رفتن سطح آبهای زیر زمینی به گونه ای که بسیاری از پسته کاران یا دیگر با حفرهای مکرر به آبی نرسیدند و یا اگر هم رسیدند آنقدر میزان مسمومیت این آبها بالاست که با اندک آبیاری درخت مرگ گیاه را نیز به ارمغان می آورد. دشتهای پسته رفسنجان و انار که از بزرگترین جنگلهای مصنوعی جهانند به مرور زمان از چرخه تولید خارج می شوند و تنها نامی از این دشتهای پر گهر باقی خواهد ماند. انصافا در هیچ نقطه دنیا پسته ای همانند ایران تولید نمی شود که کیفیت و مرغوبیت این پسته را داشته باشد ولی افسوس که مسئولین مرتبط با این طلای سبز گویی آن را به فراموشی سپرده اند و اگر به همین منوال پیش رود دیگر نه اینکه در دنیا جزو اولین پسته کاران نخواهیم بود حتی ارزش معنوی آن را نیز به نام خود بلوکه خواهند کرد. شاید چوبی که امروز پسته می خورد منشا آن این جمله باشد که پسته به شوری و خشکی مقاوم است و همین باعث شد تا تمامی دشت ها و کویرهایی که قابلیت کاشت هیچ محصولی را نداشتند به کشت پسته اختصاص دهیم و چون ابر و باد و مه و خورشید فلک همچون اقتصاد دنیا بر وفق پسته و پسته کاران نبودند امروزه این رفیق شفیق و با مرام و کویر نشین ما دست یاری به سوی ما دراز کرده است که اگر فکری به حالش نشود خیلی زود دیر می شود. آنچه شواهد می گوید روزگار پسته بر خلاف خندانی اش حال و روز خوبی ندارد و این برای پسته کاران و آنهایی که سنگ پسته را به سینه می زنند و سکوی پرتابشان برای آسایش شده است یک مسئولیت بزرگ است که اگر ساکت بنشینند و کاری نکنند پسته های ما دیگر خندان نخواهند بود .در روزگاری نه چندان پیش پسته را اولین و شاید دومین محصول صادراتی بعد از نفت می دانستند و این در حالی بود که برای ارتقا جایگاه پسته زحمات بسیاری کشیده می شد ولی گویی در حالی که پسته متولیان و دلواپسان بیشماری دارد مانند فرزندی شده است که دایه های بیشمار دارد و افسوس از یک ذره تلاش و پیگیری و اگر هم جایی کاری صورت گرفته یا حالت نمایش داشته و یا برای عده ای نانی در پی. چرا که آنچه از ظواهر امر بر می آید کسی در این فکر نیست که این محصول ذیقیمت و این طلای سبز را به سامانی برساند بلکه همه در این اندیشه اند که هرکسی که بضاعت خود از آن سهمی ببرند و موقع جواب پای پس بکشند، شک نکنیم که اگر دلسوزیمان برای پسته در همین حد و اندازه باشد پسته نیز همانند داستان ها و افسانه هایای  کهن دیارمان در حد یکی بود ،یکی نبود باقی خواهد ماند.

برچسب ها:
تلگرام
دیدگاه‌ها
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خانه خشتی منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
در جواب نظر :

اخبار ویژه
اخبار رفسنجان