چاله های ادب در خیابان هنر:حاکم شدن ادبیات لمپنی در گفتمان برخی از بازیگران سینما

  • شناسه خبر: 10189
چاله های ادب در خیابان هنر:حاکم شدن ادبیات لمپنی در گفتمان برخی از بازیگران سینما

مدتی است که ادبیات لمپنی و گردنکشی در گفتمانها و مصاحبههای برخی از هنرمندان سینما سیطره پیدا کرده است و برای آخرین مصداق آن میتوان به اظهارات روز گذشته امیر جعفری در پاسخ به انتقادی که بهروز غریبپور، کارگردان تئاتر به جامه درانی برخی زیر تابوت حمید سمندریان کرده بودند، اشاره کرد.  بیانیهای که از […]

خانه » آخرین اخبار » چاله های ادب در خیابان هنر:حاکم شدن ادبیات لمپنی در گفتمان برخی از بازیگران سینما

مدتی است که ادبیات لمپنی و گردنکشی در گفتمانها و مصاحبههای برخی از هنرمندان سینما سیطره پیدا کرده است و برای آخرین مصداق آن میتوان به اظهارات روز گذشته امیر جعفری در پاسخ به انتقادی که بهروز غریبپور، کارگردان تئاتر به جامه درانی برخی زیر تابوت حمید سمندریان کرده بودند، اشاره کرد.

 بیانیهای که از امیر جعفری در رسانهها منتشر شده انسان را به یاد گفتمانهای رایج در چاله میدان میاندازد که متأسفانه این روزها در میان بازیگران باب شده است.

ماجرا از سال گذشته شروع شد. زمانی که حامد بهداد در اعتراض به انتقاداتی که فریبرز عرب نیا بدون اشاره مستقیم در برنامه هفت از او کرده بود، بیانیهای صادر کرد که همه را به یاد رجزخوانیهای چاله میدانی انداخت. البته این ادبیات و جملات سالها است که متأسفانه به گفتمان حاکم در محیطهای فوتبالی میان بازیگران و مربیان تبدیل شده است اما اینکه چنین کلمات و اصطلاحاتی در گفتمانهای اهالی فرهنگ و هنر شنیده شود خیلی تأسفبار است.

بهداد در آن بیانیه خطاب به بازیگر نقش مختار گفته بود: «شنیده ام در برنامه «هفت» در جهت تغییر مسیر فرهنگی سینمای جهان، یک مشت افاضات ایراد کردهاید و پای از گلیم ادب فراتر نهاده اید! شما که با بدعنقی و تفرعن پوک، فضای کاری را عصبی و زشت میکنید، دم از اخلاق حرفهای نزنید!»
بهداد در قسمت دیگری از این نامه خطاب به عرب نیا گفته بود که: «مدهوش آن یال و کوپال و اسب و درشکه آراسته به صنعت گریم و طراحی نشوید. غره به دوبله سریال در چند کشور عربی نیز نباشید و وهم جهانی ورتان ندارد.

جناب آقای متوسط! شما بهتر است نگران سرنوشت خودتان و فرزندتان باشید. شما خیلی کمتر از آن هستید که بخواهید از این موضع آن هم با مدرکی دون و سوادی نازل در حوزه بازیگری و مطالعاتی مقدماتی و عمومی در حد کارلوس کاستاندا و دون خوان حرف بزنید. نکند توهم فرهنگی بودن و روشنبینی دارید؟!»

البته ماجرا به همین جا ختم نشد و بازیگر خودشیفته سینما بار دیگر و این بار در پاسخ به اظهارات انتقادی حسین یاری در برنامه هفت، گفتوگویی با محوریت صحبتهای یاری با یکی از رسانهها ترتیب داد و خطاب به حسین یاری گفت:«آن کسی که میگوید ما قاعده بازی را بلد نبودیم، خودش اصلاً بازیگری را بلد نیست.»

این رد و بدل شدن گفتمانهای لمپنی و غیرفرهنگی در بین هنرمندان ادامه پیدا کرد تا اینکه بهروز غریب پور کارگردان تئاتر در انتقاد به جامهدرانی برخی از بازیگران که زیر تابوت حمید سمندریان استاد فقید تئاتر در مراسم خاکسپاریاش را گرفته بودند، گفت:«این کسانی که زیر تابوت استاد سمندریان را گرفته بودند و جامه درانی میکردند همان کسانی هستند که در زمان حیات استاد برای بازی در یکی از نمایشهایشان درخواست ۳۰میلیون تومان دستمزد کرده بودند و وقتی با پاسخ استاد مبنی بر اینکه مگر تئاتر چنین بودجهای دارد که ۳۰میلیون به تو بدهد مواجه شده بودند، به بهانههای مختلف روی استاد را زمین گذشته بودند و کماکان بر مبلغ پیشنهادیشان اصرار میورزیدند.»

اظهارات غریبپور که برای صحبت هایش مدرک و نشانههای زیاد هم داده بود، اما انگار به ذائقه کسی که مورد صحبتش بود، خیلی گران آمد. امیر جعفری که خود را یکی از مخاطبان اشارات غیر مستقیم غریب پور میدانست در بیانیهای که میتوان نام آن را بیشتر توهین نامه گذاشت تا نامه، با تیتر «با بد کسی در افتادهاید آقا!» خواست با تهدید، غریبپور را از گفته خود پشیمان کند.

جعفری در متن یادداشتش آورده است که: «از هر چیز به این استاد عزیز و گرانقدرم که این کوچک را «نابازیگر» خوانده «اخطار» میکنم که با «بد کسی درافتادهای آقا! شما با چه شهامتی! به من میگویی، نابازیگر؟!»
وقتی چنین عبارتها و رجزخوانیهایی از سوی بازیگران که مثلاً جزو قشر فرهنگی کشور هستند و باید الگوی جوانان کشور باشند بارها و بارها و هر بار با لحن شنیعتری از قبل شنیده میشود، دیگر چه انتظاری میتوان از عموم مردم داشت. مثل اینکه برخی عرصه بازیگری را ملک موروثی خود تلقی میکنند و در این میان اگر کسی خدایی ناکرده زبان به انتقادشان بگشاید، محکوم به بدترین توهینها است.

برخیها انگار زندگی و روابط واقعیشان را با دنیای فیلم هایشان اشتباه گرفتهاند و فکر میکنند اگر در فیلم هایشان نقش شرخر و اراذل و خلافکار را دارند، در زندگی روزمرهشان هم میتوانند همان ادبیات خلافکارانه را به کار ببرند و منتقدشان را از تیزی بترسانند! فقط مانده که برخی از بازیگران در مقابل انتقاداتی که برخی به بازی هایشان وارد میکنند، رسما منتقد را تهدید به مبارزه با سلاح سرد کنند و در دعواهای رسانهایشان هم از دشنامهای استادیومی استفاده کنند. در این میان هم انگار کسی نیست که با گفتمانهای توهین آمیزشان برخورد کند و آنها را از ادامه رفتارهای لمپن منشانهشان باز دارد.
یسنا پاک نهاد

برچسب ها:
ادبیات لمپنی،چاله میدانی،هنرمندان
تلگرام
دیدگاه‌ها
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خانه خشتی منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
در جواب نظر :

اخبار ویژه
اخبار رفسنجان