یادداشت؛
آفات پنهان ارتباطات انسانی چیست؟

در دنیای پرهیاهوی امروز، انسانها بیش از هر زمان دیگری به ابزارهای ارتباطی وابستهاند، اما همین ارتباطات ظاهراً آسان، با آفات پنهانی همراه است که آرام و بیصدا بنیان روابط انسانی را سست میکند؛ از خودخواهی و تنگنظری گرفته تا فریبکاری و بیاعتمادی، همه دست به دست هم دادهاند تا فاصله میان دلها را بیشتر کنند.
به گزارش پایگاه خبری خانه خشتی؛ فاطمه سیروئینژاد در یادداشتی نوشت: شمایی که لطف کردید و روی لینک این یادداشت کلیک کردید، اول از شما تشکر میکنم که مخاطب امروز مطلب من هستید و اما بعد اینکه تشکر دوچندان دارم از شما که علاوه بر خواندن این متن، تأمل هم چاشنی آن کنید و ببینید چقدر به این مهم در روزمره خود توجه دارید.
امروز میخواهم از واژههایی صحبت کنم که سالهاست شنیده شدهاند، اما تفکر عمیقی بر آنها صورت نگرفته. میگویم تفکر عمیقی صورت نگرفته چرا که آنقدر درگیر روزمره، شرایط اقتصادی، تورم، مشکلات خودمان هستیم که اولویت خود را بر حل آن مسائل اتخاذ کردهایم. واژههایی که ارتباطات درونفردی و میانفردی جامعه و زندگی امروز که نه از ازل تا ابد را درگیر خود کرده و خواهد کرد.
خودخواهی یکی از آن واژگان است که هر دو مقوله ارتباطات درون و میانفردی را تحتالشعاع قرار میدهد. ویژگیای که اگر سعی در از بین بردن و فاصله گرفتن از آن نشود. نهتنها موجب بروز خدشه در بین ارتباطات میانفردی میشود. این خصیصه در درون آن فرد ریشه میدواند و فردِ خودخواه حتی نمیتواند ارتباطات درونفردی خود را ساماندهی کند. این افراد بنا به اذعان برخی، احساس همدلی ندارند و کوچکترین تلاشی برای ابراز همدلی انجام نمیدهند.
شاید از ذهن شما به عنوان خواننده این مطلب، این مسئله بگذرد که بیان کردن این مسئله از بُعد روانشناسی قابل بررسی است؛ اما این مهم را باید مدنظر قرار دهیم که حوزه ارتباطات عرصههای متفاوتی از جمله سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، روانشناسی و غیره را تحتالشعاع قرار میدهد، بنابراین ویژگیهای متعدد انسان از قاعده ارتباطات درون و میانفردی مستثنی نیست.
تنگنظری که امروزه بیان میشود و یا حسادتی که همیشه در بین مردم رواج داشته و از آن سخن میگویند، از دیگر ویژگیهایی است که ممکن است در وجود انسانها رخنه کرده باشد و بخشی از فطرت آنها محسوب میشود. این خصیصه نیز تأثیر بسیار زیادی در ارتباطات درون و میانفردی دارد.
فرد تنگنظر آرام و قرار ندارد تا از مسائل متعدد پیرامون خود اطلاعات جامع و کامل کسب کند، همچنین این فرد علاوه بر اینکه ارتباط درونفردی خود را از بین میبرد و همواره خود را با چالشهای متعدد و کسب اطلاعات نسبت به شرایط پیرامون خود روبهرو میکند و ارتباط میانفردی خود را نیز دچار خدشه میکند. بهگونهای که شاید اطرافیان این فرد به او دیگر اعتماد نداشته باشند.
در این حوزه میتوان به نظریه فریبکاری ارتباطات نیز اقتباس کرد. امگریفین با همکاری اندرولدبتر و گلن اسپارکس در کتاب نگاه اول به نظریه ارتباطات در این خصوص نوشتهاند: دیوید بولر و جودی بورگون در دهه ۹۰ میلادی پژوهشی در حوزه فریب افراد داشتند که بر اساس این نظریه، فریبدهندگان با استفاده از رفتار فریبنده کلامی و غیرکلامی سعی در جلب نظر فرد گیرنده دارند.
افراد در تعامل های روزمره به دلایل گوناگونی به بیان اظهاراتی میپردازند که کاملاً صادقانه نیستند؛ از جمله برای جلوگیری از آزردن دیگران، تأکید بر بهترین ویژگیهای خود، اجتناب از درگیری، یا مدیریت سرعت یک رابطه. نظریه فریبکاری میانفردی که از طرف دیوید بولر و جودی بورگون بر اساس پژوهشهای آزمایشگاهی متعددی توسعه یافته است، به تحلیل این تعاملهای ارتباطی میپردازد.
این نظریه میان دو دسته اصلی از رفتارهای فرد فریبکار تمایز قائل میشود: دستکاری راهبردی اطلاعات، که شامل اقدامات آگاهانه و هدفمند برای ساخت یک پیام باورپذیر است و نشت غیر راهبردی، که به سرنخهای غیرکلامی و ناخودآگاهی اشاره دارد که حالت درونی فرد را آشکار میسازند.
بر اساس این نظریه میتوان گفت که افراد تنگنظر امروز برای رسیدن به اهداف خود و کسب اطلاعات نسبت به مسائل متعدد پیرامون خود از رفتارهای متعدد کلامی و غیرکلامی استفاده میکنند تا به خواسته خود دست یابند.
انتهای پیام/