قدری بیاندیشیم؛

نظام آموزشی یا آموزش نظامی؛ مسئله این است!

  • شناسه خبر: 94994
نظام آموزشی یا آموزش نظامی؛ مسئله این است!

حکایت نظام آموزشی ما حکایت این مدرسه است. هزاران هزار انسان را که خدا به هرکدام توانایی‌های خاص خودشان را داده است وارد محیطی با آموزش یکسان می‌کنیم و اگر یک نفر هم خلاف این مسئله عمل کند، برچسب می‌خورد که ازنظر ذهنی ضعیف یا تنبل است.

خانه » اخبار ویژه » نظام آموزشی یا آموزش نظامی؛ مسئله این است!

به گزارش خانه خشتی، آورده‌اند که روزی شیخ و مریدان به گشت‌وگذار در طبیعت همی می‌پرداختند که ناگاه به جنگلی رسیدند.
جملگی به تک‌تک حیوانات می‌نگریستند و شیخ کرامات خود را برون می‌داد.
در میانه‌ی راه، شیخ بگفت: این مار می‌تواند خوب بخزد و بااینکه نمی‌تواند بجهد، سرخوش است و کارآمد. مریدان همه بگریستند و سر به درختان کوبیدند.
مریدان شیخ را گفتند: خرگوش چطور؟
شیخ افزود: خرگوش می‌تواند خوب بجهد و اگرچه نمی‌تواند بخزد، سرخوش است و کارآمد.
مریدان همه فریاد برآوردند و احسنت گفتند…
شیخ بگفت: گنجشک هم می‌تواند خوب پرواز کند و گرچه نمی‌تواند شنا کند، سرخوش است و کارآمد.
یکی از مریدان شیخ را گفت:
مرادا! امسال چه سالی است؟ سال خرگوش است یا مار و یا میمون؟
شیخ بی‌درنگ گفت: امسال، سال ۹۵ است، سال ۹۳ نیست، سال ۹۲ نیست و سال ۹۱ هم نیست و سال آینده ۹۶ خواهد بود.
مریدان همه مدهوش گشتند…

آن روز گذشت و خورشید در پس ابرها فروبرفت و روزها سپری گشتند و چندی بعد گذر شیخ و مریدان، دگربار به جنگل افتاد. گوشه‌ای از جنگل، مکتبی برپا بود و حیوانات جملگی در آن علم می‌آموختند. خرگوش، گنجشک و سایرین همه حاضر بودند و سراپا گوش. مار مدرس شده بود و علم می‌گفت و حیوانات بی‌درنگ می‌نبشتند. او همگان را آموزشی یکسان همی می‌داد و جملگی را وادار به عمل می‌کرد. شیخ و مریدانش ناگاه صحنه‌ای دیدند و فریادکنان سر به بیابان نهادند.
صحنه‌ی پیش رویشان این‌گونه بود:
خرگوش و گنجشک و شیر و عقاب و دیگران جملگی در حال خزیدن بودند و هیچ‌یک را جز اندکی موفقیت نبود. شرح‌حال همگی اندوهگینی بود و ناکارآمدی.

حکایت نظام آموزشی ما حکایت این مدرسه است. هزاران هزار انسان را که خدا به هرکدام توانایی‌های خاص خودشان را داده است وارد محیطی با آموزش یکسان می‌کنیم و اگر یک نفر هم خلاف این مسئله عمل کند، برچسب می‌خورد که ازنظر ذهنی ضعیف یا تنبل است.
از مدرسه هم که بگذریم وقتی وارد فضایی مثل دانشگاه می‌شویم و اسم «دانش جو» بر ما گذاشته می‌شود، فضا چندان تحول خاصی نمی‌کند.
چه‌بسا که بدتر می‌شود؛ چراکه در بسیاری از رشته‌ها دارالترجمه راه‌اندازی شده و مدام کتب ترجمه‌شده با همه‌ی خوبی‌ها و بدی‌هایشان در حال تدریس‌اند. می‌توان گفت تفکر خلاقانه و نقادانه امروز در دانشجویان دوره کارشناسی نقش چندانی ندارد. چرا دانشجویان دوره‌ی کارشناسی که در اوج جوانی و پویایی هستند به‌جای اینکه مطالب مهمی را عمیق و دقیق و با تعقل و تفکر بیاموزند، باید حجم انبوهی از مطالب را به هر روشی که شده به ذهن بسپارند و بعد از امتحان همه را به دست فراموشی سپارند؟

خوب است به بهانه‌ی هفته‌ی معلم و شهادت استادی که سرشار از آزاداندیشی بود، قدری بیندیشیم.
اگر به‌عنوان استاد این مطلب را می‌خوانید سؤال این است که چه قدر به تفکر دانشجویان نمره می‌دهید؟ و اگر از نظرتان دانشجویان ما اهل تفکر نیستند، دلیلش چیست؟
و همچنین خوب است که دانشجویان هم بیندیشند که این چندساله‌ی جوانی را به چه راهی می‌خواهند بگذرانند که حاصلخیزتر از دانشجویی و علم‌آموزی باشد؟

برچسب ها:
دانشگاه روز معلم مدرسه نظام آموزشی هفته معلم
تلگرام
دیدگاه‌ها
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خانه خشتی منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
در جواب نظر :

اخبار ویژه
اخبار رفسنجان