یادداشت:
منطقه غرب آسیا گرم‌تر میشود!

به گزارش خانه خشتی؛ داستان و سناریویی در حال شکل‌گیری است که نه‌تنها منطقه غرب آسیا، بلکه دنیا را تحت تأثیر قرار می‌دهد، این لحظه‌ای و آنی از خرد و سیاست است که بسیاری تازه خواهند فهمید قدرت واقعی یعنی چه! بزودی همه چیز روشن می‌شود؟.

یکی از اهداف اصلی جریان‌های گلوبالیستی اردوگاه نظام سلطه حامی استکبار جهانی، ایجاد و طراحی هرج و مرج، آشوب جهانی، جنگ‌های منطقه ای، اختلافات قومی و مذهبی، ناامنی‌های اقتصادی، اجتماعی، ناهنجاری های فرهنگی و هدف از این همه طراحی ایجاد بی‌نظمی است! تا از دل این بی نظمی ها، نظم دلخواه خودشان را بر ملت ها تحمیل کنند.

این روزها تیتر و تصویر تمامی نشریه ها، خبرگزاری ها و … چکاندن ماشه علیه ملت بزرگ ایران از سوی اروپا است! بر این باورم بزرگترین خطر ماشه، خود ماشه و چکاندن آن نیست؛ بلکه ترسی است که با تیتر و خبر رسانه وارد ذهن مردم می‌کنند.

هولناک و بیمارگونه و شاید خیانت پیشگی است اگر رسانه داخلی همان تیتر دشمن را بزرگ و پررنگ کند، از هر پنجره و منظومه فکری که به آن نگاه کنیم درواقع چنین افراد و دورهمی هایی می شوند همکار رایگان و عمله دشمن ایران و ملت بزرگ وطن.

از قدیم الایام گفته اند در مثل مناقشه نیست! خیلی ساده فرق خاموشی ناگهانی با خاموشی برنامه‌ریزی‌ شده این است که دومی اعصاب مردم را کمتر خورد می‌کند، چرا؟ چون ذهن و فکر مردم آماده بروز این واقعه است.

رسانه، سخنران، کسی که تریبون و مخاطب دارد و …باید هوشمند باشد؛ به جای ترساندن مردم، واقعیت را ساده توضیح بدهد، آمار واقعی و از منابع موثق بدهد، راه‌حل نشان بدهد تا آرامش روانی جامعه تامین، مردم مقاوم‌تر و تاب آوری آنها بیشتر شود.

اما لاجرم چکاندن ماشه بی‌اثر نیست، چون سیاست جهانی با قدرت و پازل بندی و با تقسیم کار در میان گرگ های اردوگاه نظام سلطه پیش میرود، ولی بزرگ‌ترین اثر مکانیسم ماشه روانی است و اثرات عملی آن کمتر و حوزه میدانی آن با توجه به کثرت تحریم های چند دهه اخیر کمتر است.

بر اهل سیاست پوشیده نیست اگر بترسیم، اثر مکانیسم ماشه واقعی تر میشود؛ اما اگر خونسرد و گوش به فرمان فرمانده جنگ باشیم، دهن لق نباشیم و … چکاندن ماشه تبدیل به هیاهو میشود! مثل رانندگی در هوای مه آلود! رانندگی با نوربالا کور می‌کند، ولی رانندگی با نور مه‌شکن مسیر را روشن می‌کند، هیجان کاذب جامعه را گیج می‌کند اما آرامش و امید مسیر را نشان میدهد.

نگاه به گذشته نشان میدهدکه فقط با قدرت و مدیریت جریانی و دوری از تحلیل های شرایطی در این بازی سخت اما اثرگذار پیروز خواهیم شد.

دنیا در هزاره چهارم وارد یکی از پرچالش‌ترین دوران‌ حیات انسان و انسانیت شده است؛ اروپا در باتلاق جنگ اوکراین و روسیه فرو رفته و اقتصادش هر روز بیشتر از نفس می افتد در این میانه اگر بحران غرب آسیا و در راس همه آنها خلیج فارس هم به معادلات اضافه شود، چیزی از اقتدار اقتصادی غرب باقی نمی‌ماند.

آمریکا اگرچه ظاهرش محکم نشان میدهد، اما از درون ترک برداشته؛ شکاف‌های اجتماعی، اقتصادی عمیق‌تر و گسل های خفته و خاموش در حال بیداری و حرکت است. بزودی آمریکا بطور جدی با محور روسیه، چین، کره شمالی، ایران، ونزولا، هند و … به تنش مستقیم و درگیر تنش های داخلی خواهد شد.

ملت بزرگ ایران عزیز میداند که تاریخ همیشه ملت‌ها را در بزنگاه‌های سخت امتحان کرده است. بعضی‌ از ملت ها ایستادگی کردند، بعضی‌ها وسط راه فرو ریختند، اما ملت ما بارها نشان داده که خم میشود، اما نمی‌شکند. همین تاب‌آوری راز بقا و پیروزی ما و رسیدن به قله است.

ایران بزرگ باید از این پیچ تاریخی عبور کند، دشمن در مسیر سقوط و ضعیف شدن است، اگر ما محکم باشیم، عبور از این گردنه و پیچ هولناک با فرماندهی امام خامنه ای امری حتمی و شدنی است. آینده از آن ملت‌هایی است که مقاومت در مقابل دشمن را با باور همراه کنند. ایران سربلند؛ با ملتی با ایمان، با امید و با اقتدار از سختی‌ها عبور می‌کند و فردا را می‌سازد.

هوشنگ حمزه نژاد