به روایت همسر شهید محققی؛
وداع با سردار لحظات پیش از شهادت و پیامهای ماندگار او به مردم

سردار شهید محمدحسن محققی که در روزهای پرالتهاب جنگ لباس فرم پوشید و با آگاهی کامل از خطرات پیش رو، راهی میدان شد، شب قبل از شهادت خود با فرزندانش فیلم گرفت و مردم را به رعایت حجاب دعوت کرد.
گفتگوی خانهخشتی با زهرا کوثری، همسر شهید سردار محمدحسن محققی، روایتگر زندگی و شخصیت این شهید بزرگوار است که از شهدای حمله ناجوانمردانه اسرائیل به ایران بود.
زهرا خانم درباره زندگی مشترکشان میگوید: حاج حسن اهل رفسنجان بود و در ۲ تیر ۱۳۴۲ به دنیا آمد، از نوجوانی با دوستانی که داشت، فعالیتهای دینی و مذهبی را آغاز کرد و بلافاصله بعد از انقلاب برای مقابله با گروهک های مزدورداخلی عازم شمال کشور شد.
علاقهمند به دفاع از کشور در برابر دشمن بود و در طول هشت سال دفاع مقدس چندین بار مجروح شد که آخرین مجروحیتش منجر به قطع عضو پا شد.
زهرا کوثری بیان میکند: که یک سال پس از مجروحیت محمدحسن، یعنی در سال ۶۹ با پیشنهاد برادرش با او ازدواج کرد.
او از ۳۵ سال زندگی مشترکشان یاد میکند و میگوید این مدت پر از برکت و زیبایی بوده است، هرچند محمدحسن بارها عمل جراحی انجام داده بود (حدود ۴۰ بار) و بدنش پر از آثار جراحات جنگی بود، اما اخلاق، منش و رفتار او فوقالعاده بود.
او نقل میکند: که پس از مجروحیت شدید محمدحسن در سال ۶۸ حتی برای مدتی علائم حیاتی نداشت و به سردخانه منتقل شده بود اما توسط یکی از رزمندگان احیا شد؛ به همین دلیل مشهور شده بود که «یک بار شهید شده».
رهبر انقلاب نیز زمانی که به خانه خانواده آنها آمدند فرمودند: محمد حسن شهید شده اما باید میماند برای یک ماموریت و او را «شهید زنده» نامیدند.
زهرا کوثری درباره اخلاق همسرش میگوید: مردمدار بود، خانهشان همیشه پذیرای مردم بود و مشکلات مالی یا خانوادگی بسیاری را حل میکرد حتی حقوق اضافه کاری و حق ماموریت خود را صرف کمک به نیازمندان میکرد.
به گفته خانم کوثری سردار دارای ۱۲ خواهر و برادر بود و ارتباط بسیار خوبی با فرزندانش داشت؛ سردار دو پسر و یک دختر دارند.
او همچنین اشاره کرد: که محمدحسن تا پایان عمرش پایبند به ولایت فقیه بود و ارتباط خود را با رزمندگان حفظ کرد چون معتقد بود روزی این بچهها مفید خواهند بود، یک روز قبل از شهادتش نیز دیداری با رهبر انقلاب داشت.
وی در تشریح نحوه شهادت سردار محمدحسن محققی چنین گفت: ساعت یک و ده دقیقه پنجشنبه شب سردار سلامی تماس گرفتند، به سردار محقق گفتند که به نزد ایشان بروند، حاج حسن بلافاصله آماده رفتن شد.
سردار محمدحسن محققی لباس فرم پوشید و آماده رفتن شد، وقتی می پرسم چرا لباس فرم؟ پاسخ داد «جنگ است دیگر».
من او را مطابق معمول از زیر قرآن رد کردم سپس قرآن را باز کردند، آیه ۶۲ سوره مبار که انفال آمد، دو بار بلند تلاوت کردند.
روز شنبه تماس گرفتند که امشب یک ساعت به منزل میآیم، ماهم بعد از راهپیمایی غدیر بلافاصله به منزل آمدیم، ایشان بعد از نماز مغرب و عشا به منزل آمدند، دیدار بسیار خوب و پربرکتی بود، رفتار و گفتارشان گویی نشان میداد ایشان برای خداحافظی به منزل آمدهاند، چهره ای کاملا بشاش و زیبا داشتند.
از ساعت ۶ عصر یکشنبه بود که کمکم خبرها به من میرسید پس از خواندن نماز مغرب، رسماً خبر شهادتش اعلام شد و همانجا سجده شکر بجا آوردم و عقیده دارم که غیر از شهادت حق ایشان نبود.
خانم کوثری ادامه می دهد: مسیری که سردار محققی رفت، الگویی است برای ما و مردم ایران تا با صبر و ایمان رفتار کنیم.
او می گوید: سردار شب قبل از شهادتش، با بچههایش فیلم میگرفت و مردم را به رعایت حجاب دعوت میکرد؛ پیامی که همچنان زنده است و باید پاس داشته شود، این وداع تلخ اما پرمعنا یادآور فداکاریهای بیبدیل او برای حفظ ارزشهاست.
این روایت تصویری روشن از زندگی پر افتخار شهیدی است که باوجود سختیها، انسانی مهربان، متعهد و ولایت مدار باقی ماند.
انتهای پیام/