پایگاه اطلاع رسانی خانه خشتی رفسنجان

دون کیشوت های فرهنگی در عرصه جنگ نرم

به گزارش “خانه خشتی”، همه ما حداقل برای یکبار نام دون کیشوت شاهکار “سر وانتس” را شنیده ایم. داستانی که روایت زندگی نجیب زاده متوهمی است که با خواندن داستانِ جنگ آوری شوالیه ها ، خود را شوالیه ای دلیر پنداشته و سوار بر اسبی در شرف احتضار و با همراهی خدمتکار فربه اش، در این شهر آن شهر میگردد و برای اثبات دلاوری و شجاعت نداشته اش دست به اقداماتی مضحک میزند.

نبرد وی با آسیاب بادی که در توهمش آن را هیولایی دهشناک تصور کرده از نقاط اوج رمان مذکور است.

ورود مفاهیم جدیدی چون جنگ نرم و قدرت نرم به ادبیات سیاسی – فرهنگی کشور ما یکی از نقاط مهم تحولات فرهنگی سالهای اخیر است. اهمیت آن تا بدان جا است که  رهبر فرزانه انقلاب امام خامنه ای ( مدظله العالی) بعد از دفاع مقدس آن را به شبیخون فرهنگی تعبیر و در سالهای اخیر به آن لقب ناتوی فرهنگی دادند.

در اهمیت موضوع جنگ نرم و مفاهیم مرتبط به آن تردیدی وجود ندارد و خود میطلبد که کارشناسان و صاحب نظران این عرصه به تبین هر چه بیشتر آن بپردازند.

اما نکته ای که در این یادداشت به آن خواهم پرداخت حضور فعالان به اصطلاح فرهنگی است که خود را در قامت افسران جنگ نرم میپندارند.

در حالی که کوچکترین اطلاعی در زمینه مفاهیم ، ابزار و اهداف آن ندارند و در واقع در بهترین حالت دون کیشوت هایی هستند که با تکیه بر اطلاعات روزنامه ای و استفاده از تحلیل های سازمانی به دنبال اثبات موضع فکری و دانایی خویش هستند.

اینکه در این نوشته به تلخی از این افسران خود خوانده نام میبرم به آن جهت است که نادانسته در جهت منافع دشمن قدم بر میدارند و بعضأ با اقدامات ناآگاهانه خود راه را بر دشمن هموار می کنند و این حقیقت تلخ دلیلی ندارد جز عدم آگاهی آنان از مفاهیم بنیادین نظریه قدرت نرم و راههای نفوذ و تاثیر گذاری آن.

شخصأ در بسیاری از جلسات که موضوع آن جنگ نرم بوده و توسط نهادهایی که داعیه کار فرهنگی دارند شرکت کرده ام و سخنان عزیزانی که خود را صاحب نظر در این عرصه میدانند از نزدیک شنیده ام و جزوات متعددی را که معمولا در این جلسات توزیع میشود مطالعه کرده ام. بدون کوچکترین سوء نظری غالب مباحث آنچنان سطحی و تکراری بود که بهره مستمعین از آن جلسه تنها در زمان پذیرایی بود و بس.

حال سوال این است :

بنا به اعتراف صریح “جوزف نای” واضع نظریه قدرت نرم هدف نهایی قدرت نرم تسخیر قلبها و ذهنهاست. اما متأسفانه در برخی از مواقع عملکرد فرهنگی دون کیشوتهای جنگ نرم، نه تنها سدی در برابر  نفوذ عقاید و افکار دشمن نبوده بلکه برخورد نابخردانه و سلبی آنها زمینه ساز تاثیر مضاعف حربه های مخملین دشمن بر ذهن و قلب اقشار جامعه ای خودی شده است .

از دیدگاه جوزف نای مهم ترین مولفه قدرت نرم اقناع است. اقناع در وجود انسان شکل نمی گیرد مگر با نفوذ در ذهن و قلب؛ و نفوذ حاصل نمی شود جز با موجه و عقلایی نشان دادن اهداف و ارزشها. بر همین اساس است که دشمن کار آزموده و مکار ما از بهترین روشها و به روزترین فناوری ها برای انتقال ارزشهای خود بهره می برد و در این سوی سربازان عرصه نبرد ؛ ابتدایی ترین اصول مبارزه در این میدان را نمیدانند .

زمانی که مفهومی به درستی شناخته نشود و ابزار و حوزه های کاربردی آن با دقت مورد بررسی قرار نگیرد، هر اقدامی از سوی جبهه فرهنگی خودی، پتانسیل ایجاد ضربه ای جبران ناپذیر به ارزشهای جامعه را فراهم میکند؛ از همین روست که بواسطه برخوردهای ناآگاهانه، برخی ارزشهای جامعه ما به ضد ارزش خود و بالعکس، تبدیل گشته اند.

اینگونه است که ژنرالهای خودخوانده ی جنگ نرم به مصاف رقیبی می روند که نه آن را می شناسند و نه حتی از آن اطلاعی دارند و دون کیشوت وار شمشیر در هوا چرخانده و نعره زنان به آسیاب های بادی ساخته توهم خود حمله می کنند و این در حالی است که دشمن با همه توان و ابزار در حال پیاده کردن نظرات و درونی کردن ارزشهای خود است.

خواهش بنده به عنوان عضوی از جامعه و عنصری کوچک از جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی از مسئولین حوزه فرهنگ آن است که برای پرورش مبارزان و سربازان حوزه جنگ نرم تا حد امکان از نخبگان داخلی و خارجیِ که سالهاست در این زمینه مطالعه و تجربه دارند بهره برده و برای ایجاد خط دفاعی مناسب در برابر نفوذ نرم دشمن از به روز ترین و ابزارها و فن آوری ها استفاده نمایید و چنانچه به هر دلیل امکان ورود آگاهانه به این حوزه میسر نیست سعی شود از واکنش ها ، عکس العمل ها ، و سیاست گذاریهای احساسی و ساده انگارانه پرهیز شود که هر اقدام بدور از دانش و خردورزی در این عرصه ریختن آب به آسیاب دشمن است.

خروج از نسخه موبایل