پایگاه اطلاع رسانی خانه خشتی رفسنجان

میوه‌ی شوم جناح‌گرایی، پر کردن مناصب با وابستگان جناحین پس از دستیابی به قدرت است

به گزارش “خانه خشتی”، پس از دو یادداشت آفت جناح بازی در رفسنجان و انتشار آن در این پایگاه خبری نظریات بسیاری از خوانندگان محترم در باب آن ابراز شد.

در ابتدا از همه‌ی عزیزان به‌ویژه کسانی که صریح و آشکار یادداشت مذکور را نقد کردند تشکر میکنم و امید آن دارم که فضای سیاسی – اجتماعی جامعه ­ی ما به آن حد از بلوغ فکری برسد که منتقدان در مقام انصاف و کسانی که نظریات آنان مورد نقد قرار میگیرد با صعه‌ی صدر، پذیرای نظرمخالفان باشند.

به عنوان دانش‌پژوهی کوچک در حوزه‌ی علمِ سیاست، همیشه به دنبال یافتن پاسخ این پرسش بودم که چرا رفسنجان، شهری که در آن متولد شده و رشد کرده‌ام، درعین دارا بودن امکانات بالقوه و بالفعل فراوان از توسعه‌ی درخور نامش برخوردار نگردیده است؟

البته انکار خدمات و زحمات کشیده‌شده به همت نظام اسلامی در سال های پس از پیروزی انقلاب بر هیچ یک از ما پوشیده نیست و بنده خدای‌ناکرده به هیچ عنوان قصد سیاه‌نمایی گذشته را ندارم.

سخن آن است که شهری با این سرمایه‌ی عظیمِ طبیعی انسانی و اقتصادی نباید جایگاهش چنین باشد.

سوال فقط یک جمله است:”چرا رفسنجان، امروز گرفتار این مشکلات است؟”

چرا شهروند رفسنجانی نتیجه‌ی زحماتش را در شهر خود نمیبیند و دیگرانند که از ثمره‌ی تلاش و دارایی‌اش بهره‌مند میگردند؟

جواب یک جمله است و آن اینکه جناح‌بازی در شهر یکی از مهمترین عوامل عقب‌ماندگی است.

همانطور که در یادداشت های گذشته، ذکر شد اینجانب نه تنها با اصل وجود جریانهای گوناگون سیاسی مخالف نیستم بلکه رقابت اصولی و منطقی گروه های سیاسی را یکی از عوامل توسعه و پیشرفت میدانم و دیگراینکه بنده هرگز نافی برخی خدمات دو جریان سیاسی شهر در زمان حضورشان بر کرسی قدرت نیستم؛

همان طور که اصلا به دنبال پوشاندن خطاهای آنها نیز نبوده‌ام تنها قصد دارم در حد توانم از سر باز کردنِ مجدد زخم کهنه‌ی جناح‌بازی جلوگیری کنم.

باورم این است که اگر هر شخص یا جریانی در زمان تصدی قدرت، مرتکب خطایی گردیده و به حقوق مردم تعدی کرده باشد در پیشگاه حق تعالی مورد مواخذه‌ی قطعی قرار خواهد گرفت که حق‌الناس، بزرگترین حقوق است و خداوند هرگز از آن نمیگذرد.

امروز اگر ما میتوانیم در مقام قضاوتِ عملکرد دو جناح شهرمان بنشینیم از آن روست که دست روزگار به هردوی آنها فرصت تکیه برکرسی قدرت را داد.

حال یکی بیشتر و یکی کمتر اما همچنان مشکلات شهر پس از گذر از دوران مدیریتِ دو جناح بر جای خود باقی است و در برخی از مولفه‌ها نه تنها پیشرفتی حاصل نشده که بعضا در زمینه‌هایی از جمله کشاورزی، عقبگرد محسوسی نیزمشاهده میشود.

سالهاست که مردم از مشکل بی‌آبی مینالند اما هیچ اقدامی به جهت حل موضوع آب صورت نمی پذیرد و سال هاست که سهم مردم شهرستان ما از بزرگترین معدن مس روباز جهان که در حوزه‌ی آن قرار گرفته در هوا آلودگی، در زمین به سبب حفر چاهایی عمیق، خشکسالی و در آب شرب، آرسنیک است و این در حالی است که از اقصی نِقاط ایران به سرچشمه آمده‌اند و بر خوان پرنعمت مس نه تنها نشسته‌اند بلکه لنگر انداخته‌اند…

و آقایان به جای پاسخگویی عملکرد خود در زمان تصدی مسئولیت، انگشت اتهام را به سمت جناح مقابل نشانه میگیرند که همه‌ی مشکلات، ناشی از عملکرد طرف مقابل است.

حال کسی نیست که بپرسد شما در زمان تکیه بر قدرت چه گونه مشکلاتی را که مدعی هستیدجناح مقابل ایجاد کرده یا از پس حل و فصل آن برنیامده است مدیریت کردید که همچنان برخی از مهمترین آنان از قبیل آن چه در بالا ذکر شد باقی است و پنجه بر چهره‌ی شهرمان میکشد؟

کاش به این باور داشتیم قدرتی که خداوند به واسطه‌ی ولایتش و مردم به واسطه‌ی رأی های خود به ما داده‌اند، امانت است نه غنیمت جنگی که به دلخواه مان بین خویشان و نزدیکانمان تقسیم کنیم و فردا به جای پاسخگو بودن در برابر عملکرد خود، تقصیر را به گردن جناح مقابل بیاندازیم.

میوه‌ی شوم جناح‌گرایی آن میشود که جناحین پس از دستیابی به قدرت بدون توجه به شایستگیِ افراد، تنها به دنبال پر کردن مناصب با وابستگان خود هستند و اینگونه است که ملاک کسب پست های شهری، دوری و نزدیکی به جناح حاکم میشود نه توانایی و شایستگی فردی و این خود، راه را بر لشکر چاپلوسان و متملقان که هنری جز تظاهر ندارند باز می کند و چون همیشه‌ی تاریخ، نخبگانِ محجوب و سربه‌زیر، مجبور به خانه‌نشینی خواهند شد که اینان، نان علم و توانایی خود را میخورند و راه و روش تملق و چاپلوسی را نمیدانند.

و در آخِر،نکته‌ی قابل‌توجه آن است که به هر میزان که با هم اختلاف نظر داشته باشیم ساکن یک شهر و یک دیاریم؛

سربلندی و آبادانی شهرمان سربلندی و رفاه تک تک ماست؛

پس شایسته نیست که برای نابودی رقیب سیاسی، چنان شمشیر را از رو ببندیم که در نهایت، نتیجه‌ای جز لعن خلق‌الله در دنیا و عذاب پروردگار در آخرت حاصل نگردد.

امروز و پس از عبور از دوره‌ی حاکمیت دو جناح، فرصت مغتنمی است که ساختار سیاسی شهرمان را با تکیه به نخبگان حقیقی و اصل رقابت در عین رفاقت، اصلاح کنیم که به شرط حیات در آینده، أِن شاء الله به آن خواهیم پرداخت.

والسلام

سیدمرتضی سیدحسینی

خروج از نسخه موبایل