کتیبه خارگ یکی دیگر از اسنادی است که نشان می دهد خلیج فارس از دوره هخامنشیان در سیطره ایرانیان بوده است. تاریخ این کتیبه، به ۲۴۰۰ سال پیش – زمان هخامنشیان- باز می گردد و کشف آن صدای اعتراض شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس را بلند کرد.
به گزارش “خانه خشتی” به نقل از مهندس نیوز، هیچ کس شکی در تعلق داشتن خلیجفارس به ایرانیان ندارد. حتی اروپاییان و آمریکاییها که امروز در مقابل ادعای شیخنشینهای اطراف خیلجفارس برای تراشیدن یک «اسم جعلی» سکوت کرده اند!
تنها نگاهی به تلاش و کاوشهای «دیوید وایت هاوس» باستان شناس انگلیسی برای اثبات تعلق داشتن امواج نیلگون خلیج فارس به ایرانیان و پارسیان کافی است. او کسی بود که قصه هزار ویکشب ایرانیان که ۱۷۰۰ سال پیش در ساحل خلیج فارس نقش بسته بود را از زیر خروارها خاک بیرون کشید و به گوش جهانیان رساند. البته کاوشهای دیگری، قصه ایرانیان و خلیج فارس را به هزاره های قدیمیتر میبرد، یعنی به دوره هخامنشی وایلامی!
«اسحاق پناهی» و «توماس ماکوسکی» روسای کتابخانه ملی ایران و لهستان به تازگی دیدار کرده و ماکوسکی گفته که در راستای گسترش روابط فرهنگی بین ورشو و تهران، نقشه قدیمی مزین به نام خلیج فارس را تقدیم جمهوری اسلامی ایران خواهد کرد.
روز خلیج فارس بهانه خوبی است تا همه دلایل ایرانیان درخصوص خلیج فارس را مرور کنیم.
کشتی ساسانی !
خلیج فارس راز های بسیاری از تاریخ کهن ایرانیان در خود دارد. یکی از آنها کشتی ساسانی است که خیلی اتفاقی در سال ۷۸ پیدا شد.
تعدادی از ماهیگیران محلی در نزدیکی سیراف، تورهای ماهیگیری خود را در دل آبهای شناور خلیج فارس رها کرده بودند، آنها پس از مدتی تورها را بالا کشیدند و دیدند که مقداری سفال لابهلای تورشان گیر کرده است. این سفالها، بقایای خمرههایی بودند که در زمان خود به «آمفورا» شهرت داشتند و برای جابهجایی مایعات مورد استفاده قرار میگرفتند.
کارشناسان متوجه شدند که در اعماق آب یک کشتی ایرانی آرام گرفته و این سفالها از دل آن بیرون آمده است.
به گفته «حسین توفیقیان » باستان شناس، محموله این کشتی که خود در زیر املاح دریا مدفون است، خمرههایی است که برای یک دوره هزارساله در تجارت دریایی، برای جابه جایی مایعات با ارزشی همچون روغن مورد استفاده قرار می گرفته است.
این آغاز ماجرای کشف کشتیای است که دست کم ۱۷۰۰ سال در اعماق خلیجفارس لنگر گرفته. وجود ۳۰ تا ۴۰ خمره سفالی که درعمق بیش از ۷۰ متری دریا به طور پراکنده قابل مشاهده است، بیانگر وجود کشتی بزرگ تجاری مربوط به دوران پیش ازاسلام(دوره پارت یا ساسانی) است. یعنی اگر کاوشها ادامه مییافت ممکن بود که باستانشناسان تاریخ به جای دوره ساسانی به دوره اشکانی متمایل شوند که ۲۲۰۰ سال قدمت دارد.
پس از این اتفاق، خبر توسط محلی ها به مسئولان میرسد و یک شرکت با استفاده از تجهیزات مدرن، فیلم بسیار کوتاهی در حدود ۷ تا ۸ دقیقه از این کشتی و محموله آن تهیه کرد و به موج بزرگی در رسانههای سراسر دنیا تبدیل شد.
تلاشهای بسیاری از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بوشهر و پارس جنوبی برای بیرون کشیدن این کشتی انجام گرفت، اما مشکل مالی و نبود امکانات لازم، اجازه رسیدن به مقصود را نداد.
حسین توفیقیان که از همان ابتدای کشف این کشتی وارد مسئله شده بود، کشف تنها کشتی تاریخی کشور را آغازی برای وارد شدن به تاریخ دریانوردی کشور و نقطه اوجی برای باستانشناسی زیر آب دانست.
در روزهای نخست وقوع این ماجرا، موج خبری کشف این کشتی، سازمانها و نهادهای مختلفی را که به دلایل متفاوت به خلیج فارس و میراث فرهنگی وصل بودند را به دل ماجرا کشاند تا افتخار بیرون کشیدن این کشتی را به نام خود ثبت کنند، اما این موج زودتر از آنچه تصور می شد فرونشست و کشتی ساسانی یک بار دیگر پس از۱۷۰۰ سال دوباره در دل خلیج فارس غرق شد.
کتیبه خارگ!
کتیبه خارگ یکی دیگر از اسنادی است که نشان می دهد خلیج فارس از دوره هخامنشیان در سیطره ایرانیان بوده است. این سنگنبشته هخامنشی در سال ۸۶ به دنبال احداث یک جاده در دل جزیره کشف شد.
بررسی های باستان شناسان از یک کتیبه به خط میخی ایرانیان باستان خبر می داد که در طول و عرض تقریبی یکمتر قرار داشت و روی سنگی مرجانی نوشته شده بود. تاریخ این کتیبه، به ۲۴۰۰ سال پیش – زمان هخامنشیان- باز می گردد. کشف این کتیبه صدای اعتراض شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس را بلند کرد. آنها مدعی شدند که این کتیبه جعلی است. هرچند در این کتیبه هیچ نامی از خلیجفارس برده نشده بود اما نشان داد ایرانیان حداقل ۲هزار و ۵۰۰ سال بر این خلیج سیطره داشتند.
علی اکبر سرفراز، باستانشناس اغلب نقاط تاریخی استان بوشهر کتیبه خارگ را نخستین کتیبه سنگی یافت شده از سنگ مرجان دانست. او به همین علت از کتیبه هخامنشی کشف شده در جزیره خارگ به عنوان کتیبهای منحصر به فرد نام برد.
با تمام اهمیتی که این کتیبه داشت و بهرغم کوششهای فراوان برای متقاعد کردن اداره میراث فرهنگی بوشهر برای حفاظت و نگهداری از این اثر، اما هیچگاه توجهی جدی به این خواست منطقی که مطابق با شرح وظایف و مسئولیتهای قانونی آنان بود، انجام نشد تا کتیبه خارگ و رازهای سر به مهر آن برای همیشه از بین برود.
در نهایت این کتیبه استثنایی در شامگاه نهم خرداد ماه همان سال توسط افرادی نامشخص تخریب شد و خیال همه شیخنشینهای اطراف را راحت کرد!
خمرههای سفالی اژدری!
سال ۹۰ بود که باز هم یک اتفاق یکی از رازهای ایرانیان در خلیج فارس را گشود.
غواصان در گشتزنی خود باز هم به خمرههای سفالی اژدری شکلی در اعماق خلیج فارس رسیدند که قدمتشان به دوره ساسانیان می رسید.
این خمرهها که در گشتزنی تیم غواصی مرکز تحقیقات زیستفنآوری دریایی خلیجفارس به سرپرستی دکتر ایرج نبی پور در سواحل شهر بوشهر به دست آمد، خمرههایی بود که در تجارت های دریایی به عنوان ظروف حمل مایعات با ارزش استفاده می شد و البته با آمفورا فرق داشت.
گویا با این خمرهها، مایعات با ارزش مانند انواع روغن، غلات و ماهی نمکسود تولید شده در ایران به نقاط دیگر تجارت میشد. داخل این ظروف قیراندود و ضد آب است و در سواحل شمالی و جنوبی خلیجفارس تا بنادر باستانی هند و چین و شرق آفریقا در تجارت های دریایی مورد استفاده قرار می گرفته است.
به گفته دشتی مدیر کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری بوشهر خمره های سفالی به دست آمده، از بهترین شواهد باستان شناختی در خلیجفارس به شمار میروند. این نوع خمرهها در دوره ساسانی هم به عنوان خمره تدفین کاربرد داشتند.
به گفته کارشناسان، منشا این خمرهها به احتمال بسیار زیاد مربوط به فرهنگ مدیترانه یا مصر باستان است و قیر به کار رفته در این خمرهها نیز در خوزستان تهیه شده است.
باستان شناسان آن روز کشف خمرههای اژدری شکل در اعماق خلیج فارس را نوید دهنده وجود یک محوطه باستانی مربوط به دوران ساسانی در زیر آبهای نیلگون خلیجفارس دانستند. هرچند همه چیز به همان روز ختم شد.
بندر تاریخی سیراف!
سیراف بندر-شهری که کاوشهای دیوید هوس را به تصویر می کشد، در ۱۷۰۰ سال پیش شاهراه اقتصادی جهان بوده است.
کاوش های او بندری پرجنب و جوش را نشان می دهد که میزبان جاشوها وناخدایانی از چین، هند ، آفریقا، سواحل مدیترانه و… بوده است.
بندر سیراف که امروزه اسیر در چنبره فقر و بی توجهی مسئولان به بافت ارزشمند تاریخی اش است، در روزگار ساسانی یکی از بندرگاههای مهم جهان تجارت روزگار خویش بود. شهری آباد و زیبا که «دیوید هوس» باستانشناس انگلیسی از آن به شهری که تنها میتوان در داستانهای سندباد دید، یاد میکند.
امروز آثار باقی مانده از کاوش های دیوید هوس را می توان در پشت خانه های ساده بندر دید.
به گفته باستان شناسان، اینجا یکی از پررونقترین بنادر تجاری در دوران خود بوده که تاریخش به پیش از ساسانی میرسد. شاهد آن کشف سکههایی از اشکانی متعلق به ۲۲۰۰ سال پیش است. اسنادی که از کاوش های باستان شناسان خارجی و داخلی باقی مانده، تاریخی را از اشکانی شروع میکند، به ساسانی میرساند و دوباره اوج بندر را در دروه اسلامی به رخ همگان میکشاند. کاوش هایی که البته این روزها مثل بسیاری از محوطههای باستانی به فراموشی سپرده شده است!
تاریخ پنج هزارساله ایرانیان سواحل خلیج فارس
تاریخ جیرفت که کشف شد، اعتبار بین النهرین برای آغاز تمدن بشری زیر سوال رفت! حالا باستان شناسان ایرانی و خارجی به سرپرستی «یوسف مجیدزاده» باستانشناس نامی ایران، رازی را در شرق ایران از زیر خاک درآورده بودند که نشان می داد ایرانیان در ۵ هزارسال پیش تمدنی داشتند که صاحب «خط» بوده است. باستان شناسان اروپایی از این خط به نام خط شرقی یاد کردند.
کاوش ها آنان را به یک سکوی پله ای رساند که بین یک تا سه قرن قدمت داشت. این کاوش ها تاریخ تمدن بشر را تکان داد.
آن روزها که هنوز «طاهاهاشمی» رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی بود، هنوز سازمان میراث فرهنگی در بازی های سیاسی گم نشده بود. به همین دلیل کاوش ها به حوزه خلیج فارس رسید. همان جا بود که باستان شناسان جغرافیایی تاریخ هلیلرود را تاساحل خلیج فارس کشیدند و نشان دادند که در تمدن شرق ایران، خلیج فارس از ۵ هزار سال پیش شناخته شده بود.
اما همه چیز برگشت. کاوش های باستان شناسی تعطیل شد. باستان شناسان خانه نشین شدند. خبرنگاران این حوزه در مظان اتهام های هر روزه سازمان قرار گرفتند. بعد هم سازمان میراث فرهنگی به سراشیبی بازی های سیاسی افتاد. همه این اتفاقها زمانی اوج گرفت که کشورهای سواحل خلیج فارس دست روی یکی از تاریخسازترین دریای های جهان گذاشته بودند تا با تراشیدن نام جعلی، برای خود اعتبار دروغین کسب کنند.
خلیج فارس: سومین خلیج بزرگ جهان است که به خاطر موقعیت جغرافیایی خود در طول تاریخ همواره نامش بر سر زبانها بوده است و مردم تمام جهان آن را با نام خلیج فارس یا دریای پارس می شناسند.
قدیمی ترین اسناد موجود درباره خلیج فارس به کتاب های باقیمانده از یونان باستان بر می گردد.
یونانی ها و مورخانشان در این کتاب ها با نام “پرسیکوس سینوس” که به معنی “خلیج فارس” است از این آبراهه یاد می کنند و تکرار همین نام باعث می شود که بسیاری از نقشه های باقیمانده از اروپائیان قرنها بعد نیز با همین نام از خلیج فارس یاد کنند.
بر اساس نوشتههای مورخان یونانی مانند هرودت (۴۸۴ – ۴۲۵ ق.م) کتزیاس (۴۴۵ – ۳۸۰ ق.م)، گزنفون (۴۳۰ – ۳۵۲ ق.م) استرابن (۶۳ ق.م – ۲۴ م) که پیش از میلاد مسیح میزیستهاند؛ یونانیان نخستین ملتی هستند که به این دریا نام پرس و به سرزمین ایران پارسه، پرسای، پرسپولیس یعنی شهر یا مملکت پارسیان دادهاند.
«هکاتیوس هلطی» از علمای قدیم یونان که به پدر جغرافیا ملقب است، در سال ۴۷۵ قبل از میلاد از نام دریای پارس استفاده کرده است. در نقشههای باستانی از قول هرودوت و گزنفون به این دریا، دریای پارس اطلاق شده است و بطلمیوس جغرافی نگار، نقشهنگار و ریاضیدان مشهور قرن دوم میلادی، در کتاب جغرافیای عالم که به زبان لاتین نگاشته شده و همچنین در نقشهای که کشیده، از خلیجفارس با نام پرسیکوس سینوس یاد کرده است.
کوین توس کوروسیوس روفوس مورخ رومی که در قرن اول میلادی میزیسته این دریا را دریای پارس یا آبگیر فارس خوانده است. همچنین در کتابهای جغرافیایی لاتین، آبهای جنوب ایران (دریای مکران و خلیجفارس) را ماره پرسیکوم یعنی دریای پارس نوشتهاند.
انگلیسی زبانها نیز این منطقه جغرافیایی خاص را PERSIAN GULF می خوانند که در واقع ترجمه ساده ای از نام “خلیج فارس” است و نقشههای بیشماری که از ملوانان و جغرافی دانان انگلیسی قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی باقیمانده است، اسناد غیر قابل انکار این حقیقت تاریخی هستند.
اسناد تصویری قدمت ۳۰۰ ساله استفاده از نام خلیج فارس در مکاتبات اداری، نقشهها و اسناد بریتانیا پس سالها بایگانی و ممنوعیت مشاهده از سوی تاریخ نگاران و پژوهشگران بالاخره در سال ۱۳۸۷ از آرشیو ملی انگلستان آزاد شد؛ در مراسم رونمایی از این اسناد تنها یک محقق ایرانی به نام مجید تفرشی دعوت شد.