یادداشتی از نمایشگاه کتاب سرچشمه دانایی در رفسنجان:
فرش قرمزی برای کتابخوانان با عطر گل های تازه
وقتی وارد حسینیه ثارالله رفسنجان می‌شوی، فرش قرمزی پهن شده است؛ نه برای ستاره‌های سینما، نه برای چهره های معروف، بلکه برای کتاب و کتابخوانان؛ آن‌ها که عشقشان به کلمات باعث می‌شود هر سال منتظر نمایشگاه بزرگ کتاب بمانند، امسال گل‌های تازه و طبیعی هم روی میز غرفه ها خودنمایی کرده و روح تازه ای به میان کتاب ها دمیده است.
به گزارش خانه خشتی؛ نمایشگاه «کتاب، سرچشمه دانایی » امسال با زیبایی خاصی جذابیتش را دوچندان کرده است، ۱۳۶ هزار جلد کتاب از دسته‌های مختلف از کودک و نوجوان تا علمی، ادبی، داستانی و عمومی در صحن این حسینیه گرد هم آمده‌اند، گویی هر کتاب دستی در هوا برداشته و دارد فریاد می‌زند: «من را بخوان!»
اما چیزی که ذهن من را مجذوب کرد، دسته‌گل‌های طبیعی روی میزهای غرفه‌ها بود، نخست فکر کردم مصنوعی‌اند، چقدر شبیه واقعیت! ولی نه… دستی بر گل ها کشیدم و لمس شان کردم این‌ها واقعی بودند! گل‌های تازه که بوی تازگی‌شان همراه با بوی کاغذ تازه چاپ، نفسی تازه به کل فضای نمایشگاه دمیده بود.
در اینجا همه چیز بوی دوست‌داشتنی کتاب می‌دهد، از لبخند فروشندگان تا چشمان قشنگ دانش‌آموزانی که با نگاهی غرق لبخند به کتاب‌های غرفه ها خیره شده‌اند.
نمایشگاه کتاب سرچشمه دانایی که از ۱۹ خرداد گشایش یافته و تا ۲۶ همین ماه پذیرای عموم است، نه تنها فرصتی برای خرید کتاب، بلکه صحنه‌ای زیبا برای دیدار دوباره با دنیای واژه‌هاست.
مس حامی فرهنگ
نمایشگاه کتاب سرچشمه دانایی در رفسنجان، امسال همچون سال‌های پیش با شکوه و حضور پرشور خانواده‌های شهر به روی علاقمندان به دانش و ادب گشوده شده است.
مجتمع مس سرچشمه، با حمایت جانانه از این رویداد فرهنگی، دوباره ثابت کرد که تنها نمی‌خواهد فولاد بسازد و کارخانه.
نمایشگاهی مملو از کتاب، همچون باغی است از واژه ها در پیش چشمان هر شخص وارد شونده.
کتاب‌هایی که از داستان‌های کودک گرفته تا متون فلسفی و علمی بزرگسالان را در بر می‌گیرند، هر غرفه گویی دریچه‌ای به سوی دنیایی دیگر است، دنیایی که خواننده می‌تواند با یک قدم کوچک وارد آن شود.
اصغر صالحی، مدیر مجتمع مس سرچشمه رفسنجان در سخنانی خاطرنشان کرد: این برنامه فرهنگی باید هرساله برگزار شود؛ چرا که کتاب، رمز توسعه و اعتلای فرهنگی است وقتی مردم می‌خوانند، جامعه هوشمندتر می‌شود، مشکلات کمتر می‌شود و آسیب‌های اجتماعی جای خود را به امید می‌دهند.
وی همچنین افزود که شعار اصلی مجتمع مس سرچشمه در این نمایشگاه “مس حامی فرهنگ” است؛ شعاری که از زبان عمل گفته شده و نشان داده که صنعت و فرهنگ می‌توانند در کنار هم حرکت کنند.
همراهی با کتاب، داستانی شخصی
در پنجمین روز برپایی نمایشگاه کتاب، سرچشمه دانایی با دخترم قدم به فضایی گذاشتم که بوی کاغذ تازه و عطر داستان‌های نوپدید از هر غرفه‌ای می‌آمد.
این رویداد فرهنگی که با حمایت صنعت مس و با هدف افزایش سرانه مطالعه برپا شده بود، فرصت خوبی بود تا با کتاب و کودکم، زودتر از هم فاصله نگیرم.
قصدم آن روز، خرید چند جلد کتاب داستان برای تابستان بود؛ کتاب‌هایی که بتوانند دختر کوچکم را در طول تعطیلات سرگرم کنند و یادگیری‌های سال گذشته دوره اول دبستان را از فراموشی برهانند.
اما در کنار این خوشحالی کوچک، دلم سنگین بود شامگاه قبل، خبر شهادت هموطنانمان بر اثر حمله خصمانه رژیم صهیونیستی را شنیده بودیم در میان مراجعه‌کنندگان هم، ناراحتی و غمی عمومی وجود داشت، اما همه ما با این باور آمده بودیم که شاید لحظاتی در کنار کتاب، کمی از غم را از دل‌ها بکاهد و خوبی‌ها را یادآوری کند.
اما نمی خواستم این حس غم را به دخترم انتقال دهم، با دخترم در میان ردیف‌های کتاب قدم زدیم، گاهی ایستادیم، ورق زدیم و کتاب هایی را از نظر گذراندیم.
در آن لحظات ساده، میان کتاب و گل، دنیایی از آرامش و شادی ساختیم که همیشه در دلمان می‌ماند.
دخترم با انرژی و شوق فراوان در میان کتاب‌ها گردش می‌کرد و گاهی هیاهو می کرد، چند جلد را انتخاب کرد و گفت: این‌ها را که خواندم چند وقت دیگر مرا بیاور همینجا، دوباره کتاب بخریم.
این جمله‌اش، لبخندی را بر لبم آورد خوشحالم که دخترم به کتاب علاقه دارد، و اینجا، در میان کتاب‌های رنگارنگ، شعله‌ای از عشق به مطالعه در دلش دیده می‌شد.
غرفه‌های کتاب نیز به دقت و با ظرافت چیده شده بودند کتاب‌ها در هر غرفه به ترتیب موضوعی و دسته‌بندی مناسبی قرار گرفته بودند که انتخاب را برای مخاطبان آسان کرده بود فروشندگان هم با لحنی مهربان و صبور، کتاب‌ها را معرفی می‌کردند، گاهی حتی چند سطر از متن را خوانده و داستان را برایمان باز می‌کردند که این دقت و توجه، حس خوبی از اهمیت کتاب و مطالعه در این فضا ایجاد کرده بود.
فضایی معنوی، دنیایی از واژه
نمایشگاه کتاب سرچشمه دانایی، نه تنها فرصتی برای خرید کتاب بود، بلکه فضایی معنوی و فرهنگی بود که در آن، هر کس با دغدغه‌ها و امیدهایش حضور داشت.
کودکانی که با شوق کتاب می‌گرفتند، والدینی که دنبال کتاب‌های مناسب برای فرزندانشان بودند، جوانانی که در جستجوی کشف و تفکر بودند و همه با هم در یک فضای هماهنگ و آرام، به دنبال دانایی، خوبی و انسانیت بودند.
در پایان، این نمایشگاه یادآوری بود که در میان سختی‌های زندگی، کتاب می‌تواند پناهگاهی باشد، جایی که دل‌ها آرامش پیدا کنند و ذهن‌ها روشن شوند.
نوشته‌ای از دل یک شهر معدنی
ما به عنوان یک جامعه، شایسته می دانیم که چنین رویدادهایی نه تنها حفظ شوند، بلکه هر سال بیشتر و بهتر شوند چون اینجاست که کلمه به معنا می‌پیوندد، و خواندن، عادتی زیبا می‌شود.
مس حامی فرهنگ، نوشته‌ای است از دل یک شهر معدنی، که حالا دیگر فقط سنگ و فلز نمی‌شناسد، بلکه کتاب و کلمه را هم در دلش جای داده است.
گزارش از: مریم رضایی
انتهای پیام/
