پایگاه اطلاع رسانی خانه خشتی رفسنجان

شوق وصال یار / سوژه های نیمه شعبان جمکران در قاب دوربین خانه خشتی

هنگامه­‌ زمزمه­‌ دعای عهد با همهمه­‌ تسبیج پرندگان؛ و نیایش دریاها، و خش خش برگ‌ها در هم می‌آمیزد و صبحی پرطراوت و سرشار از امید، آمیخته با بوی گل نرگس را به ارمغان می‌آورد.
روزی که سرمشقش نام یار باشد آکنده از یاد اوست. یاد مهربان یاری که صبح هنگام «رنگین کمانِ» رنگ رنگ وجودش، گل محفل دوستارانش است.

انگار که صبح، نم نم باران عهد آمده باشد و همان وقت هم  نگاه آفتاب تابنده­ هستی به این خیل مشتاق افتاده باشد و از این دو «رنگین کمانی» بر آسمان آبی و پاک دل منتظرانش، نقش ببندد.
«رنگین کمانی» که هر رنگش نشانی از او دارد؛ از محبتش، از دعایش، از اشکش، از …

و باز آن زمان که خورشید آهنگ رفتن می‌کند، انگار که با سرخی خود می‌گوید که شب غیبتش را تاب بیاورید به این امید که آفتاب وجود او، فردای شما را روشن کند؛ آن وقت شراری از سرخی خورشید به دل
دوستداران می­‌افتد که:

من کجا و آفتاب وجود او کجا؟
این همه گناه من کجا و نیم نگاه او کجا؟
دل سیاه من کجا و امید به آمدن او کجا؟
و خبر ندارد این دل بیچاره از گناه، که او، لحظه به لحظه مراقبش است. مراقب، که مبادا به دامی در افتد.

دعا گو، که مبادا به چاله­‌ای فرو غلتد. و نمی‌داند این دل سیاه از گناه، که آنی که شیطان وسوسه‌اش می‌کند این اوست که دست به دعا بلند می‌کند و از خدا نجاتش را می‌طلبد و نمی‌داند این دل تنها، که او فقط یک دل را نمی‌بیند، بلکه هزاران دل را نظاره‌گر است …!

عکس؛امین قاسمیان

خروج از نسخه موبایل