پایگاه اطلاع رسانی خانه خشتی رفسنجان

کلاف سردرگم احیای شرکت تعاونی پسته رفسنجان

به گزارش خانه خشتی، شرکت تعاونی تولیدکنندگان پسته رفسنجان مجموعه ای است که بحث های فراوانی نسبت به آن شده است. شرکتی با برندی قدیمی، معتبر و جهانی که جایگاه ویژه ای در قلب تمام پسته کاران با سابقه دارد که مایل به احیای مجدد آن هستند. اگر سهامداران ظرف چند سال گذشته نسبت به این شرکت بی تفاوت بودند علتش را باید در خطر نبودن وضعیت امرار معاش آن ها جست. اما در حال حاضر و با شرایط کنونی بازار جهانی پسته این حق برای آن ها رواست تا نگرانی خود را ابراز کرده و عاقلانه به دنبال راه چاره باشند. اما تحقق این امر مستلزم گره گشائی از کلافی سر در گم و در هم پیچیده می باشد که برخی از آنها در ادامه می آید:
۱- مهمترین این ها را باید در وضعیت مالی آن جست و جو کرد. آیا شرکت دیونی دارد؟ اموالش کدام است؟ و آیا املاک باقیمانده در رهن هستند یا اسناد آن آزاد می باشد؟
۲- پس از روشن شدن پاسخ پرسش نخست می توان به مرحله بعدی که تصمیم گیری برای آینده است تامل نمود و طی یک انتخابات هیات مدیره ای جدید آغاز کننده کار باشند. البته نباید از بازنگری جدی اساسنامه که دارای ایرادات ساختاری و ریشه ای است مغفول ماند. اینکه علیرغم نیاز شدید صنعت پسته به شرکت تعاونی، آن نتوانست عمر طولانی موثر داشته باشد باید مورد توجه و مطالعه جدی قرار گیرد. چرا که ساختار اساسنامه تعاونی به نحوی است که نتوانست مدیرانی را در مقاطع متفاوت بکار گیرد تا حافظ اقتدار شرکت باشد. عدم پویائی شرکت در بروز نمودن خود با فنون نوین تجارت نیز از عوامل رکود در ساختار و عملکرد آن بوده است.
۳- ممکن است پاسخی که برای پرسش نخست دریافت می کنیم کار احیا را متوقف نماید. چرا که بسیاری بر این باورند که شاید عهده دار شدن مسئولیت شرکت در این برهه از زمان، مساوی باشد با قبول دار شدن دیون احتمالی، که هیات مدیره در قبال سهامداران و طلبکاران بر عهده دارد.
۴- در صورت تصمیم همگانی به احیای شرکت، باید دید که آیا می توان اعتبارات بسیار ارزان قیمت را جذب نمود یا خیر؟ رقیب ما در آمریکا از تسهیلات بانکی بسیار ارزان استفاده می کند. این در حالی است که سود تسهیلات در ایران چند برابر بوده و همین موضوع ممکن است شرکت جدید را به سرنوشت شرکت قبلی دچار نماید. یکی از راهکارها این است که در بدو امر سهامداران پسته امانی به شرکت تحویل دهند که تا اندازه ای دور انتظار است.
۵- در شرایط فشاری شدن بازار پسته، رقابت با آمریکا مستلزم به کارگیری فنون نوین علم بازار به شیوه ای هزینه بر است که از عهده تجار خصوصی خارج بوده و تنها توسط تشکلی متمرکز و حرفه ای و منسجم میسر خواهد بود. حال این تشکل می تواند شرکت تعاونی باشد یا اگر تصمیم بر آن باشد که عطای شرکت را به لقایش ببخشیم باید به فکر راه اندازی تشکلی تازه بود. این نیاز باید به طور جدی پیگیری و برطرف شود در غیر این صورت آینده صنعت پسته کشور در معرض خطرات جدی قرار خواهد گرفت. اگر ما چنین سازمانی را دارا بودیم، قیمت پسته هیچگاه از ١٠ دلار پایین نمی آمد و حتی آمریکاییها نیز قیمت خود را در سال جاری کاهش نمی دادند. چه فعالیتی در سایر زنجیره های ارزش پسته مثل باغداری یا توزیع می تواند به یک باره ٣٠ تا ۴٠ درصد درآمد تولید کننده را افزایش دهد؟ چنین نهادی در ایران با قدرت جمع آوری یا هدایت ۴٠٠٠٠ تن پسته در بازار جهانی می تواند با شرکت «پارامونت» که تقریبا نصف پسته آمریکا (امسال حداقل ١٠٠ هزار تن‌) را به جهان ارائه می کند بجای رقابت در بازار جهانی بر سر قیمت، تفکیک بازارها و اخذ سهم مشخص از بازار را ‌پیگیری نموده و با تعامل دو طرفه حفظ قیمت بنماید.
۶- امروز تولید پسته مختص استان کرمان و منطقه رفسنجان نیست و هرگونه تشکلی که بخواهد موفق شود باید بتواند از ظرفیت های سایر مناطق تولیدکننده پسته کشور نیز بهره برداری نموده و آنها را در این امر دخیل نماید. ضمن اینکه این روزها شکل تجارت تغییر کرده و قواعد روزآمد می توانند بسیار راهگشا باشند. این نکات و مشکلات ساختاری شرکت تعاونی قدیم نیاز به بازنگری در اساسنامه قدیمی را آشکارتر می سازد.
۷- پسته از سیاسی شدن لطمات فراوان دیده است. باید بررسی شود که آیا احیای شرکت تعاونی به دور نگاه داشتن سیاست از پسته کمک می کند یا بر عکس ممکن است نقش تخریبی نیز داشته باشد؟
باتوجه به مسائل فوق الذکر لازم است بررسی شود که آیا ظرفیت انجام چنین کاری وجود دارد؟ زیرا اگر احیا با همان روال قبل مدنظر باشد بی فایده خواهد بود. روال قبلی محک خورده است و آزموده را آزمودن خطاست. بدون این مطالعه و رفع نواقص پیشین ورود به تعاونی، ریسک بالایی دارد. مضاف بر اینکه پروسه اصلاحات در تعاونی بدلیل قدمت آن بسیار پیچیده بوده و نیاز به زمان و منابع فراوان دارد. اگر چنین روالی در پیش گرفته نشود هرگونه حرکت جدید در تعاونی با خطر عدم موفقیت همراه است.
امضا کنندگان:
محمود فلاح نجم آبادی/علی نظری/ دکتر نعمت احمدی/ منصور معین/ محمد ناصری نژاد/ سعید کشاورزی/ جواد نظری/ فاطمه نظری/ محمودرضا مهدوی اناری

خروج از نسخه موبایل