پایگاه اطلاع رسانی خانه خشتی رفسنجان

نامه تشکل جامعه اسلامی دانشجویان ولیعصر(عج) خطاب به هاشمی رفسنجانی

به گزارش خانه خشتی،

بسم‌الله الرحمن الرحیم

حجت‌الاسلام‌والمسلمین جناب آقای هاشمی رفسنجانی
سلام‌علیکم
تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ولی‌عصر (عج) به احترام سوابق دیرینه جنابعالی در نهضت و انقلاب اسلامی و انتظاراتی که با توجه به این سابقه از شما برمی‌انگیزد این نامه را به جناب‌عالی تقدیم می‌کند. باشد که مفید بوده و مؤثر واقع شود. انشا الله

جناب هاشمی رفسنجانی
تلاش‌ها و سوابق شما در پیروزی انقلاب اسلامی و آبیاری این نهال با شکنجه‌های افرادی همچون شما در به ثمر رسیدن جنبش اسلامی و ولایت الهی که قرن‌ها زمین از وجود برکاتش بی‌بهره بود بر هیچ‌کس پوشیده نیست.
از آغاز تاریخ تاکنون حق و باطل درنبرد با یکدیگرند و این نبرد تا پایان تاریخ ادامه خواهد داشت، لذا دشمنی کفار و دشمنان حق با ملت مسلمان انقلابی ایران امری طبیعی است که به‌هیچ‌وجه قابل‌انکار نیست.
اما در این نبرد در کجا ایستادن و شمشیر بر چه کسی کشیدن جداکننده مؤمن از مشرک است؛ ازآنجایی‌که پس از پیروزی انقلاب اسلامی دشمنی با ملت ایران دوچندان شده است؛ در کارزار ماندن و شمشیر به سمت دشمن کشیدن اهمیت دوصد چندان پیدا می‌کند چراکه دشمنان همان دشمنان اسلام در زمان پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) هستند، اما در لباسی دیگر و با ظاهری فریبنده‌تر نمایان می‌شوند.
ما دانشجویان و نسل سومی‌های انقلاب اسلامی از شما به‌عنوان یک فرد باتجربه و یکی از مسئولین بلندپایه نظام جمهوری اسلامی ایران، سوا لاتی داریم که برای برطرف شدن شبهه‌ها و روشن شدن حقایق پرسش آن را حق خود میدانیم:
۱٫ جناب آقای هاشمی میدان دادن شما به لابی‌های اقتصادی در زمان ریاست‌جمهوری‌تان و به قدرت رسیدن عده‌ای شهوت‌ران پس از جنگ که اقتصاد ایران در حال شکل‌گیری بود، زخم‌های عمیقی به بدنه انقلاب وارد کرده است تا جایی که جمهوری اسلامی باگذشت سال‌ها همچنان از ریشه‌های درهم‌تنیده این افراد در مراکز تصمیم‌گیری و ارگان‌های جمهوری اسلامی رنج می‌برد، چراکه کوتاه کردن دست این افراد پرنفوذ از بدنه کشور تلاشی دو صدچندان را می‌طلبید.
آقای هاشمی آیا این همان انقلابی است که امام خمینی (ره) آن را انقلاب مستضعفان می‌نامید؟
آقای هاشمی ما باید این جملات از بنیان گذار کبیر جمهوری اسلامی را سرلوحه‌ی کار خود قرار دهیم که می‌فرمایند: «ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ‏نشینی را از این ملت بزداییم، آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم»
یا این سخنان شما که فرمودید: «اظهار فقر و بیچارگی کافی است. این رفتارهای درویش مسلکانه وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است. زمان آن رسیده که به مانور تجمل روی‌آورند» را بپذیریم؟

۲٫ آقای هاشمی عملکرد فرزندان شما در نهضت انقلاب اسلامی کاملاً با مسیر این انقلاب مغایر است و حمایت جنابعالی از این رویه‌ی اشتباه اقدامی است که بسیار باعث تعجب است، نمونه‌ی آن فرزند شما مهدی هاشمی است که باوجود پرونده‌های متعدد قضایی و متهم شدن او در دادگاهی بی‌طرف و عادل؛ جمهوری اسلامی و قوه‌ی قضائیه را موردحمله قرار می‌دهد و عدالت را برنمی‌تابد، عجیب‌تر از آن این است که شما از فرزند خود اعلام برائت نمی‌کنید و او را بی‌گناه می‌خوانید و در گوش او وعده‌ی عملی شدن عدالت را زمزمه می‌کنید،
آیا این رفتار درشان یک مقام بلندپایه‌ی جمهوری اسلامی است؟
حضرت‌عالی در قبال خطاهای متعدد دخترتان فائزه، ازجمله آشوبگری‌های ۸۸، توهین‌های متعدد به مقام معظم رهبری و دیدار او با عناصر ضد اسلام و ضدانقلاب سکوت کردید و حتی به نصیحتی هم برای تکرار نکردن این خطاها اکتفا نکردید.
آیا این رفتارها و اقدامات را صحیح می‌پندارید که هیچ واکنشی نشان نمی‌دهید؟

۳- حمایت شما و خانواده شما از سران فتنه در سال ۸۸ و اعتبار بخشیدن به حرکات آن‌ها و حمایت همه‌جانبه شما از این افراد خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به‌نظام اسلامی و بدنه جمهوری اسلامی وارد آورد و دشمنان و بدخواهان این نظام را بسیار خوشحال نمود تا جایی که به تعریف از شما و خانواده‌تان پرداختند، برای ما سؤال است چرا در آن روزها به این جمله امام راحل توجه نکردید که می‌فرمایند: «آن روزی که دشمن از ما تعریف کرد، آن روز، روز عزاست»؛ و چرا حتی پس از صحبت‌های مقام معظم رهبری و روشن شدن حقایق و کنار رفتن غبار فتنه به‌جای اعلام برائت از سران فتنه و به آرامش دعوت کردن ملت و مسئولان به‌عنوان پدری دلسوز همچنان به متهم کردن دستگاه‌های نظارتی پرداختید و آتش فتنه را شعله‌ور‌تر نمودید؟

۴- تعجب دیگر ما از صحبت‌های شما راجع به شورای نگهبان است که در اقدامی تعجب‌برانگیز صلاحیت آن افراد را مورد تشکیک قراردادید و فرمودید: «چه کسی شمارا تأیید کرده، چه کسی به شما اجازه قضاوت داده است» آیا این جمله بنیان‌گذار کبیر انقلاب را به یاد دارید که می‌فرمایند: «هر کس بگوید روی شورای نگهبان کذا است، مفسد است»؟

۵- آقای هاشمی تعجب و سؤال دیگر ما از شما پیرامون مواضع شما نسبت به دولت قبل است، چراکه ما به یاد داریم مقام معظم رهبری بارها توصیه کرده‌اند که در مواضع و انتقاداتتان جانب انصاف را رعایت کنید، همه ما این صحبت مقام معظم رهبری را به یاد داریم که در دیدار آخر خود با هیئت دولت دهم فرمودند: «هشت سال کارکردید، تلاش کردید، کارهای خوبی انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانه‌روزی را شماها نشان دادید؛ یعنی دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند که رئیس‌جمهور محترم و همکارانشان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه‌ی دولت‌ها دوره‌های دیگر بود و هست؛ این نقطه‌ی برجسته‌ای است که نباید این را نادیده گرفت»، ولی بعد از گذشت چند سال ما شاهد آن هستیم که صحبت‌های شما و انتقاداتتان نسبت به دولت قبل حالتی به خود گرفته است که هیچ بویی از انصاف نمی‌دهد؛ و بیشتر می‌توان آن‌ها را تخریب تصور کرد تا انتقاد؛ جناب‌عالی درجایی فرمودید: «خسارت آن ۸ سال از جنگ بدتر بود»
برای ما سؤال است آیا این صحبت‌ها با در نظر گرفتن انصاف و تقوای سیاسی است؟ذکر این مورد به معنای این نیست که عملکرد دولت قبل کاملا قابل قبول و بدون نقص است بلکه سوال ما این است که آیا این صحبت ها با در نظر گرفتن انصاف و تقوای سیاسی است؟

۶- آقای هاشمی ما به یاد داریم که امام خمینی (ره) فرمودند: «هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بکشید که همین فریاد همگانی «مرگ بر آمریکا» برای او مرگ می‌آورد»، این حرف امام بزرگوار یادگاری است که در همه حال باید در یاد ما باشد؛ چراکه وظیفه‌ی ما دورنگه داشتن این انقلاب از شر دشمنان قسم‌خورده آن و در رأس آن آمریکای خبیث است؛ حال بااین‌وجود شما درجایی فرمودید: «سبکی که الآن داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم نه رابطه داشته باشیم قابل‌تداوم نیست، تابوی مذاکره با آمریکا شکسته شده است، بازگشایی سفارت آمریکا در تهران دور از دسترس نیست» مگر نه اینکه بنیان‌گذار کبیر انقلاب فرمودند: «آمریکا اگر لا اله الا الله هم بگوید ما باور نمی‌کنیم»؟ و چرا با مشخص بودن چهره واقعی آمریکا برای جهانیان و باوجود ستمگری‌ها و نسل‌کشی‌های آمریکا در ادوار مختلف، بر طبل رابطه با این شیطان بزرگ می‌کوبید و از این رابطه اظهار خشنودی می‌نمایید؟

۷- آقای هاشمی سؤال دیگر ما از شما پیرامون مواضع شما در رابطه با مذاکرات هسته‌ای و برجم است، جنابعالی پس از امضای توافق هسته‌ای میان ایران و ۱+۵ و باوجود اعتراض‌های مختلف اقشار مختلف جامعه و عملی نکردن شروط نه‌گانه مقام معظم رهبری توسط تیم مذاکره‌کننده و نقض‌های آشکار و مکرر برجام توسط طرف‌های غربی و بدعهدی از روی قصد آن‌ها و سخنان صریح رهبر عظیم‌الشأن انقلاب که فرمودند: «وظیفه طرف مقابل این بود که تحریم‌ها را برطرف کند، برطرف نکرده مدام نگویید تحریم‌ها برداشته‌شده است» شما اندکی بعد فرمودید که: «کار اساسی که دولت انجام داد شکست تحریم‌ها بود» و آیا پس‌ازاین همه بدعهدی و سوءنیت طرف‌های مذاکره‌کننده این صحبت‌ها از طرف یک مقام بلندپایه‌ی جمهوری اسلامی صحیح است؟

این سؤالات تنها بخشی از ده‌ها سؤالی است که در سال‌های گذشته برای ما پیش‌آمده است و جوابی برای آن‌ها نتوانسته‌ایم بیابیم؛ آنچه مشخص است و بدون تردید می‌توان آن را به زبان آورد این است که مواضع شما در سال‌های اخیر نسبت به سال‌های ابتدایی انقلاب تفاوت‌های فراوانی داشته است و تناقض آن‌ها را با اهداف انقلاب اسلامی و روحیه‌ی انقلابی گری و سخنان ارزشمند معمار کبیر انقلاب و رهبری عزیز را به‌وضوح می‌توان دریافت.
و در آخر باید به این نکته اشاره کرد که ما جوان‌ها و دانشجویان لبیک‌گویان، گوش‌به‌فرمان رهبر کبیر انقلاب بوده و هستیم؛ و علی‌رغم احترام نسبت به گذشته‌ی پربار و خدمات فراوان شما، معیار خود را طبق فرمایش امام خمینی (ره) حال فعلی افراد میدانیم!

لذا لازم است که جنابعالی اندکی در حال فعلی خود تأمل‌کنید که آیا حال فعلی شما به تقویت اسلام و انقلاب می‌انجامد یا که آن را تضعیف نیز می‌کند؟!

والسلام علی من اتبع الهدی

خروج از نسخه موبایل